امید اجتماعی چطور به دست میآید؟
- دوشنبه 18 فروردین 1399 | 09:15
-
امید اجتماعی چطور به دست میآید؟5 از 5 بوسیله 1 رای
امید اجتماعی موضوعی است که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری به آن توجه میشود. آیا امید اجتماعی در جامعه ما وجود دارد؟ اگر وجود ندارد چه دلایلی باعث از بین رفتن این امید شده است؟ چه کار باید کرد تا این امیدهایی که ناامید شده است بازگردد؟
گسترش دامنه شناخت نسبت به ابعاد مفهومی و نظری امید اجتماعی دغدغهای است که بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان به آن نگاه ویژه داشتهاند. برای همین دغدغهمندی اجتماعی نسبت به ارتقا امید اجتماعی موجب شده تا نظریهپردازان و صاحبنظران در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... دور هم جمع شوند تا در رابطه با این موضوع به دنبال راهکاری عملی باشند.
از جمله موضوعات مورد توجه این دسته از فعالان دریافتن چیستی و دست آوردهای نظری امید اجتماعی، وضعیت امید اجتماعی در ایران، سبب شناسی امید اجتماعی و پیامدهای آن و راهکارهایی برای بالا بردن امید اجتماعی است. چون این صاحبنظران به این نکته تاکید دارند؛ توجه به آسیبهای اجتماعی مرتبط با موضوع امید اجتماعی بسیار مهم است و پرداختن به آن مقدم بر سایر آسیبهای اجتماعی خواهد بود.
گسلهای اجتماعی که مسبب آسیبها هستند
انتخاب موضوع امید اجتماعی نشان دهنده این است که همه ما به مسیر خوش فرجام اصلاحات اجتماعی و تداوم آن و اینکه از این وضعیت نامطمئن و متغیر کنونی به یک وضعیت با ثبات، شاد و امیدوار به آینده نائل شویم امیدوار هستیم. این مهم مشروط به تلاش جمعی همه خواهد بود. بیان واقعیتها برای ایجاد واقعبینی اجتماعی اهمیت بسیاری دارد و این کار در ایجاد انگیزه قویتر برای برخورد با موانع و مشکلات ضروری است.
بنابراین گسلهای اجتماعی عامل اصلی آسیبها است. فقر و افزایش فاصله طبقاتی بزرگترین این گسلهاست که تاثیر مستقیمی بر سطح امید اجتماعی در بین جوامع و به خصوص ایران میگذارد. در ایران، فقر روستایی به سرعت افزایش یافته است. وضعیت بیکاری جوانان تحصیل کرده در ایران نامناسب است، درحالی که رنسانس و جهش کشورها توسط همین قشر جوان اتفاق میافتد. در حال حاضر رویکرد ایران در رابطه با مشکلاتاش یک رویکرد غیرعلمی، غیراخلاقی، غیرانسانی و غیرمدبرانه است. درنتیجه جمعگرایی و اهمیت سرمایهگذاری روی مسائل اجتماعی میتواند به سایر سرمایهها فعلیت و تحقق بخشید که انسجام و عزم ملی میتواند این سرمایهها را از حالت بالقوه و به بالفعل تبدیل کند.
امید، آرمان نیست؛ امید یک هدف عینی است
اما باید به این نکته توجه داشت که امید فردی با امید اجتماعی متفاوت است. در رویکرد روانشناختی ما با امید یا ناامیدی فردی مواجهایم و در رویکرد جامعه شناختی با مفاهیمی مثل امید جمعی، امید اجتماعی، امید عمومی یا امید جماعتی مواجه هستیم. هر کدام از اینها مفاهیم خاص خودشان را دارند. سرمایه روان شناختی یک حالت روان شناختی است که در نتیجه آن یک رویکرد مثبت و واقعگرا و انعطافپذیر نسبت به جهان وجود دارد. سرمایه روانشناختی چهار مولفه دارد و اولین مولفه آن امید است. در کنار آن خوشبینی، تابآوری و خودکارآمدی قرار دارد. بر همین مبنا از نظر اشنایدر که به روانشناس امید معروف است کسی که امید دارد یک هدف معین دارد. به معنی اینکه از وضعیت موجود خود نسبت به وضعیت آینده یک تصور مثبت و نسبتا مطمئن دارد. جز دوم امید فردی، راه رسیدن به آن نقطه بهتر است. جز سوم آن هم داشتن انگیزه برای رفتن این مسیر است. به چنین فردی، فرد امیدوار گفته میشود.
لذا امید اجتماعی محصول جمع شدن امیدهای جمعی درون یک جامعه است. گروههایی در جامعه شکل میگیرد، این جمعها امیدها و خواستههایشان را برای داشتن وضعیت بهتر به اشتراک میگذارند و یک جامعه به یک امید اجتماعی میرسد. بخشی از جامعه در هر زمانی امیدوار است در حالی که در همان زمان بخش دیگری از جامعه ناامید است.
بنابراین میتوان گفت امید در یک جامعه زمانی شکل میگیرد که جامعه انگیزه داشته باشد و برای رسیدن به نقطه مطلوب خود تلاش و مسیرش را مشخص کند. به طور کلی هر اعتراضی در یک جامعه، نشاندهنده امید و ناامیدی اجتماعی است.
تنها شکل امکان امید، امید اجتماعی است
در رابطه با فلسفه موضوع امید بسیاری معتقد هستند امید لذت ناپایداری است که ناشی از تصور امر آیندهایست که در وقوع آن شک داریم. امید همواره در رابطه با موضوعی از آینده است. نکته بعدی این است که امید امریست که در وقوع آن شک داریم. شک کلید فهم امید است و بدون شک ما امیدی نخواهیم داشت، اگر شکی نداشته باشیم.
جالب است بدانید همواره امید همواره ترس را هم به همراه خودش دارد. ترس از اینکه ممکن است این اتفاق نیفتد و بالعکس. بیم و امید همزمان هستند و از حیث مفهومی به هم وابستهاند. شرط امید امکان است وقتی میشود از امید حرف زد وقتی وجود دارد و میتوان آن را تحلیل کرد که امکان مطرح باشد. وقتی ما با جهانی مواجه میشویم که در آن جبر مطلق حاکم باشد این امید از بین میرود و امید فرد همواره توهم است.
اگر به تنهایی به امید فرد توجه شود همواره توهم ایجاد میشود که و زیر نظام علمی له میشود. اگر امید فردی را به امید جمعی تبدیل کنیم به این معنا که امید فردی به ضرورت تاریخی به امید مادی تبدیل شود و در عین حال این امید مادی هم باید به امید جمعی تبدیل شود آنجاست که این سوژه میتواند امید بورزد. یعنی تنها شکل امکان امید، امید اجتماعی است.
چشنم انتظار دولت نباشید
در نهایت لازم به ذکر است تجربهها، ظرفیتها، احساسها و معانی ضمنی در این بستر مناسب آزاد میشود. همراهیهای خلاق و یادگیریهای تازه ظهور، ابتکارهای خوب از مردم کوچه و بازار، دانشگاه، دانشجو، کارمند، کسبه و... .آغاز خواهد شد و او این موضوع در ایران قابل آزمون است و فضای گرم و صمیمی و همبستگی در جامعه ایجاد میکند. امید اجتماعی از طریق گروههای اجتماعی ایجاد میشود در نتیجه اینجا دیگر چشم ندوختهایم تا یک دولت به کمک ما بیاید. چراکه بستر اجتماعی را مردم در گروههای اجتماعی در جامعه ایجاد میکنند.
- منبع :
- tfshops.com
نظر خود را با ما و بقیه در میان بگذارید