سالمندی بحران نیست؛ موقعیت است
- دوشنبه 18 فروردین 1399 | 09:15
-
سالمندی بحران نیست؛ موقعیت است5 از 5 بوسیله 1 رای
با توجه به نوع رشد جمعیت کشور، سن جمعیت به سمت سالمندی در حرکت است. به طوری که پیشبینی شده است تا سال 1430 شمسی، 30 درصد جمعیت کشورمان را افراد سالمند تشکیل خواهند داد و در حال حاضر نیز بیش از 7.5 میلیون نفر جمعیت کشور را سالمند تشکیل میدهد. در هر صورت به نظر میرسد این روند را نمیتوان تغییر داد. روندی که نیاز به یکسری تغییر در نگاههای فرهنگی و اجتماعی دارد و این تغییرات ساده نیست. طبعا نیازهایی که قشر جوان دارد با نیازهایی که قشر سالمند دارد متفاوت است و دغدغههایشان هم با یکدیگر فرق میکند. بنابراین باید پیشبینیهای لازم از هماکنون صورت گیرد.
از جمله ایجاد محیط آرام، هوای سالم، سازههای شهری متناسب با توانایی سالمندان، وسایل حمل و نقل کارآمد برای این قشر و... از جمله مواردی است که لازم است تا دسترسی به نیازهای روزانهشان به راحتی امکانپذیر باشد. در این زمان است که میتوان گفت بستر و زمینه مناسب برای زندگی تجربی سالمندان فراهم شده است. چنین پیشبینیهایی نیازمند به داشتن مقدمات سختافزای و نرمافزاری است که باید متناسب با فضای جامعه تغییر کند.
به باور جامعهشناسان این تغییرات باید از هم اکنون که هنوز جمعیت حال و هوای سالمندی ندارد رخ دهد. یعنی نیاز است متناسب با تغییرات هرم جمعیتی؛ زیرساختها و امکانات جامعه تغییر کند تا بهتر بتواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد. به باور این جامعهشناسان باید راههایی ایجاد شود تا سالمندان بتوانند از فرصت باقیمانده عمرشان بهتر و موثرتر بهره ببرند. به همین دلیل لازم است مجموعه نیازسنجیها برای این قشر از جامعه درنظر گرفته شود. این در حالی است که یکی از مشکلات سالمندان کشور، عدم توجه به نیازها و مشکلات این قشر جامعه است. ضمن اینکه بررسیها نشان داده است بیماریهای دوران سالمندی به مراتب سختتر و پرهزینهتر است و از همین رو، لازم است دولت بودجه کلانی را صرف مراقبت از سالمندان بیمار کند. آن هم زمانی که آمارها نشان میدهد نیاز سالمندان به بستری شدن، دو برابر افراد دیگر است.
تربیت سالمندان موثر و کارآمد
در کشورهای پیشرفته وقتی امید به زندگی بالاست، سن بازنشستگی را بالا میبرند؛ در صورتی که در کشور ما به دلیل مشکلات بیکاری جوانان، سن بازنشستگی پایین است و این کار باعث میشود تا به منابع صندوقهای بازنشستگی فشار بیاید و از طرف دیگر از تجربه سالمندان نیز خودمان را محروم میکنیم. افراد با تجربه و مجربی که سالهای عمر خود را در حرفهشان گذاشتهاند. بنابراین تصور بر این است چنین مشکلاتی را باید به شکل دیگری حل کرد و باید به این افراد میدان داد تا از تجربیاتشان استفاده کرد.
حالا میتواند استفاده از این امکانات با استفاده از منابع مالی شخصی یا خصوصی یا دولتی باشد. یعنی قدرتی ایجاد شود تا این افراد سالمند با تجربه بتوانند همچنان موثرباشند نه اینکه آنها را از گردانه کار خارج و میدان را برای جوانترها باز کنند.
به باور منتقدان متاسفانه در ایران تمام مسائل به مرحله بحران میرسد و تازه مسئولان زیربط به فکر نیازسنجی و راهکار میافتند. در صورتی که باید جمعیت سالخورده مدلسازی شود و مقدمات و تمهیدات آن را فراهم کنند. در این شرایط است که میتوان بخشی از نیازهای سالمندان به بخش خصوصی واگذار کرد تا از طریق این بخش، هدایت و ساماندهی شوند.
تامین بخش دیگر را هم میتوان از صندوقهای بازنشستگی و دولت انتظار داشت. این در حالی است که میبینید هماکنون صندوقهای بازنشستگی دچار بحران هستند و هرچقدر جمعیت به سمت سالمندی برود مشکلات این بخش نیز بیشتر میشود. در حالی که باید صندوق بازنشستگی سریعا فکری به حال رسیدن تعادل در ورودی و خروجیاش کند تا پاسخگوی نیازهای مالی در آینده شوند.
زندگی سالمندی شیرین هم میشود
در صورت رسیدگی به این مسائل است که میتوان گفت در آینده مشکل و چالشی در این زمینه نخواهیم داشت و میتوان از موقعیت سالمندی به جای آنکه بحرانسازی کنیم موقعیتسازی کنیم. در هر صورت حقیقت این است که رفاه، بهداشت و درمان، امنیت مالی و همچنین حمایتهای اجتماعی، عوامل مهم یک زندگی سالم هستند که در دوران سالمندی به دلیل کاهش تواناییهای جسمی، اهمیتی صدچندان پیدا میکند. متخصصان معتقدند با مراقبتهای مناسب و شناخت درست دوران سالمندی و البته تدابیر ویژه، میتوان بیماری و ناتوانی در این دوره از زندگی را به حداقل رساند و زندگی سالمندی و دوران کهولت را به بهترین نحوی سپری کرد.
و اینکه تنها دهم مهر ماه را به عنوان روز سالمند گرامی داشت و به سادگی از روی آن عبور کرد بدون آنکه به دنبال یافتن تدابیری در این زمینه باشیم؛ متاسفانه باید هر سال شاهد آن باشیم که دهم مهرماه تنها مانند زنگ خطری هر سال زده میشود؛ اما تلنگری به کسی خورده نمیشود و فقط در این روز با یادی از سالمندان تا سال بعد دغدغهها و مشکلات آنها نیز به سال بعد حواله میگردد. در حالی که میتوان با مدیریت درست، برنامهریزی و انجام برنامههای کوتاهمدت در راستای به اجرایی درآمدن اهداف بلندمدت میشود در سال 1430 شمسی به استقبال بازنشستههایی رفت که البته بخش اعظمی از آنها خود ما هستیم.
- منبع :
- tfshops.com
نظر خود را با ما و بقیه در میان بگذارید