فرهنگ استفاده از «حق شهر» را بدانید
- دوشنبه 18 فروردین 1399 | 09:14
-
فرهنگ استفاده از «حق شهر» را بدانید5 از 5 بوسیله 1 رای
«حق شهر» حقی است که بسیاری از مردم یا از آن بیاطلاع هستند یا نمیدانند چطور باید از آن استفاده کنند یا راهکارهایی که برای رسیدن به این حق وجود دارد را نمییابند. همین ندانستن ها موجب شده تا فرهنگ استفاده از «حق شهر» نیز در بین مردم جا نیافتد و در اینجاست که سازمانها و ارگانها نیز تلاشی برای آنکه مردم را آگاه کنند در خود نمیبینند. این در حالیست که میتوان با استفاده از این حق، بسیاری از مطالبات شهری را که حق مسلم هر شهروندی است به دست آورد. شهروندان مطالبهگر مسئولان را بر این میدارند تا کارشان را به نحوی انجام دهند که با کمترین اعتراض و گلایهای همراه باشد.
به طور کلی میتوان در زمینه حق شهر به دو نکته اشاره کرد. نکته اول این است که مردم از حداقل حقوق قانونی خود اطلاعی ندارند. چون اساسا مردم مطالبهگری نداریم. نکته دوم هم به زمینهها و بسترهایی که در آنجا مردم بتوانند حقوق خود را اعمال کنند برمیگردد. این زمینهها را حکومت در شهرداریها، استانداریها، فرمانداریها، وزارتخانهها و سایر نهادهای دیگر ایجاد میکند. در حال حاضر مکانیزم، ساختارها و ساز و کارهایی که مردم بتوانند حقوقشان را مطالبه کنند وجود ندارد. به دلیل آنکه تنها مقام و منسب وجود دارد و خبری از مسئولیت نیست. کسی که سمتی را برعهده میگیرد دیدگاهش گرفتن یک مقام است نه اینکه او دیگر در جایگاهی قرار گرفته که باید نسبت به تمام عملکردهایش به مردم نیز پاسخگو باشد. برای همین است که میبینید وقتی مطالبهگری هم تقاضا و اعتراضی دارد؛ عموما به نتیجه و جواب مثبتی نمیرسد.
همین به نتیجه نرسیدنهاست که باعث میشود فرد مطالبهگر نیز پس از مدتی سرخورده شود و با خود بگوید چرا وقتاش را با پیگیریهایی که هیچ ثمری ندارد تلف کند؟ در نهایت هم ناامید میشوند و هرکسی هم به آنها مراجعه کند میگویند هرچه پیگیری کردیم به نتیجه نرسیدیم شما هم نمیخواهد پیگیری کنید! چون هیچ نتیجهای دربرنخواهدداشت! از آنجایی که برخی از مردم خودشان نمیخواهند نسبت به مطالبات خود اعترض کنند خودشان را از داشتن حق مطالبهگری هم محروم میکنند. در نتیجه در برخی موارد مسئولان میبینند اعتراضی وجود ندارد پس این برداشت را میکنند که مشکلی هم نباید وجود داشته باشد!
حقوقی که فقط روی کاغذ جا خوش کردهاند
یکسری حقوق به طور عام در قانون اساسی بیان شده که در مقام اجرا بسیاری از آنها اجرا نمیشود. علاوه بر قانونهای عام در قانون اساسی یک منشوری به عنوان «حقوق شهروندی» هم نوشته شده است که گویا نوشتن آن حقوق بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد! چون آنقدرها هم ضمانت اجرایی در آنها دیده نمیشود و بیشتر جنبه نظری و تئوری به خود گرفته است. آنطور که حقوق شهروندی تهیه شده نشان میدهد حقوق شهروندی رعایت می شود؛ اما اگر نشود چندان معلوم و مشخص نیست که چه اتفاقی میافتد و اگر هم جایی پیشبینی شده باشد که اگر حقوق شهروندی رعایت نشد چه کارهایی میشود کرد که ضمانت اجرایی داشته باشد باز عملا رعایت نمیشود.
به طور حداقلی حقوقی به عنوان حقوق شهروندی وجود دارد. قوانینی هم وجود دارد که هیچ وقت به مرحله اجرایی شدن نمیرسد. البته گامهایی کم و بیش برداشته شده است. مانند دستورالعملی که معاون اول رئیس جمهور صادر کرد مبنی بر ماده قانونی که به صورت تهدیدآمیز، نهادها و ارگانها پشت میز کارکنانشان بر روی برگههای آچار میچسباندند که بر روی آن نوشته شده بود اگر هنگام انجام وظیفه توهین و تهدید صورت گرفته شود مطابق قانون با آنها برخورد خواهد شد. دیگر آن برگهها را برداشتهاند تا شهروندان اگر حرف و مطالبهای دارند چندان نگران عواقب پس از آن نباشند. این اتفاق خوب است.فرهنگ نباشد مسئولان از وظیفهشان شانه خالی میکنند
نبود فرهنگ استفاده از «حق شهر» باعث شده تا بسیاری از شهروندان ندانند با این حقی که دارند چه کارهایی میتوانند انجام دهند. واقعیت این است بیشتر ندانستن و نبود بستر فرهنگی در این زمینه موجب شده تا مردم از حق شهر خود مطلع نباشند. مسلما مردم مطلع و آگاه باشند فرزندان آگاهی را تربیت میکنند و هم دانش آموزان و دانشجویان مطالبهگری خواهیم داشت. هرچه مطالبهگریِ واقعبینانه بیشتر باشد؛ مسئولان هم تلاش میکنند در دامنه نقد قرار نگیرند و کارشان را به درستی انجام دهند. به این صورت چرخه به درستی حرکت میکند، همه چیز سرجای خودش قرار می گیرد و کارها به درستی انجام خواهدشد. چون میدانند چشمهای بینایی هستند که همواره آنها رصد میکند؛ اما تا زمانی که این فرهنگ ایجاد نشود طبیعی است مقامات وظیفه خود را در پاسخگویی نمیبینند.
استفاده از «حق شهر» نیاز به یک رابطه دو سویه دارد
اما در صورت ایجاد فرهنگ استفاده از «حق شهر» مردم چطور میتوانند این حق خود را مطالبه کنند؟ قاعده این است که وزارت خانهها و نهادها باید ساز وکارهایی را طراحی کنند تا مردم بتوانند انتقادها و حقوق خود را به مرحله ظهور و بروز برسانند. یعنی تا این زمینهها وجود نداشته باشد مردم فقط اعتراضهایشان را به صورت فریادهای بیهوده و اعتراض در فضای مجازی مطرح میکنند یا تابلو دستشان میگیرند و اعتراض مدنی خود را نشان میدهند. برای استفاده از «حق شهر» نیاز به یک رابطه دو طرفه است. درست است که در مجموع دادگستری و محاکم دادگستری به عنوان مرجع رسیدگی به تظلمات مردم در قانون پیشبینی شده؛ اما بسیاری از وقتها موضوعات به گونهای نیست که آن مرجع بتواند در این زمینه وارد عمل شود. یعنی، شان آن مرجع اجازه نمیدهد درباره موضوعی که شاید پیش پا افتاده است ورود کند یا مردم بابت یک موضوع ساده متحمل هزینه شوند. برای همین عموما این سازمانها ساز و کارهای قانونی دارند؛ اما تاجایی که میتوانند اجازه نمیدهند مردم از آنها بهرهمند شوند. فرض کنید قانونی داریم با عنوان قانون دسترسی آزاد به اطلاعات. چند درصد از مردم میدانند میتوانند به بسیاری از اطلاعات دسترسی داشته باشند؟ سازمانها و ارگانها هم وظیفه اطلاعرسانی دارند؛ اما بسیاری از این سازمانها این موضوع را انکار میکنند. اگر مردم احساس کنند قدرت و ابزاری دارند که میتوانند اعمال حق کنند آن مسئول وزارت خانه و نهاد خودش را با یک گرفتاری بزرگ رو به رو میبیند. بنابراین تلاش میکنند خروجی اطلاعاتشان به ندرت اتفاق بیافتد. ندانستن این اطلاعات حقوق و مکانیزم اعمال آن بسیاری از مردم را گرفتار کرده است. سود و منافع ارگان ها در همین است که مردم ندانند و ابزارهای اعمال حق هم وجود نداشته باشد. کم و بیش قوانین وجود دارد و ساز و کارهای اعمال حق هم برای مردم پیشبینی شده است. اما ندانستن مردم و نخواستن سازمانها و ارگانها برای دانستن مردم، موجب میشود که ببینیم مردم نمیتوانند مطالباتی که دارند را بگیرند. باید نهادها این فرصت را در اختیار مردم قرار دهند تا بتوانند به آنچه حقشان است دست پیدا کنند.
باتوجه به همین موضوع بهتر است شما نیز به عنوان یک شهروندی که در جامعه زندگی میکند با مطالعه بیشتر در زمینه «حق شهر»، بداند که در یک جامعه چه حق و حقوقی دارد و ساده از روی آنچه در قانون نیز به عنوان حق شهروند محسوب میشود نگذرد.- منبع :
- tfshops.com
نظر خود را با ما و بقیه در میان بگذارید