از حاجیفیروز چه میدانید؟
- دوشنبه 18 فروردین 1399 | 09:14
-
از حاجیفیروز چه میدانید؟5 از 5 بوسیله 1 رای

حاجی فیروز، یک چهره افسانهای در فولکلورِ ایرانیان است که در نخستین روزهای هر سال، در کنار عمو نوروز، به شهرها میآید تا از آمدن نوروز به مردم خبر دهند. او یک مرد لاغراندام و سیاهرخ، با کلاه دوکی، گیوههای نوکتیز و جامه سرخ است که با دايرهزنگی و تنبک، به خیابانها میآید و به رقص، شیرینکاری و خواندن آواز کوبهای میپردازد: «حاجی فیروزه، سالی یه روزه، همه میدونن، منم میدونم، عید نوروزه، سالی یه روزه»
به نوروز که نزدیک میشویم تمام بیکاران جامعه به دنبال کسب و کاری هستند. یکی ماهی میفروشد، یکی سبزه و یکی هفت سین. برخی هم با پوشیدن لباس قرمز و چهرهای سیاه و تنبک به دست نوای«حاجی فیروزه سالی یه روزه» را سر میدهند. این روزها شرایط به گونهای تغییر کرده که جوانان بیکار، کودکان کار یا حتی گاهی متکدیان، لباس حاجی فیروز را به تن میکنند تا از مردم مُژدگانی فرا رسیدن سال نو را بگیرند. کودکان سر چهارراه بین ماشینها در لباس حاجی فیروز، میرقصند و میخوانند و وقتی چراغ سبز میشود آنها به کناری میروند تا ماشین حرکت کرده و در انتظار ثانیههای سبز میایستند تا بار دیگر به رنگ قرمز درآید و به سراغ ماشینهای ایستاده بروند.
حاجی فیروزهای سرگردان این روزها زیادند، آنقدر زیاد که تقریبا هرجا بروی این آواز را میشنوی که: «ارباب خودم، سامبولی بلیکم، ارباب خودم، سرِتو بالا کن! ارباب خودم، لطفی به ما کن، ارباب خودم، به من نیگا کن! ارباب خودم، بزبز قندی، ارباب خودم، چرا نمیخندی؟» در برخی موارد هم با چنین آوازی روبرو خواهید بود که میخوانند: « بشکن بشکنه؛ بشکن!، من نمیشکنم؛ بشکن!، اینجا بشکنم، یار گله داره،اونجا بشکنم، یار گله داره؛ هر جا بشکنم یار گله داره، این سیاه بیچاره چقدر حوصله داره!» آنان شعرها را خوب حفظ میکنند و پیام شادی به ما میدهند.
آیا واقعیت حاجی فیروز، همان است که در خیابانهای شهر میبینید؟
حاجی فیروز نمادی از سنت نوروز است که در روزهای رسیدن به سال نو در کوچهها و خیابانهای شهر ظاهر میشوند. اما واقعیت حاجی فیروز واقعیت تکدیگریهایی است که این روزهای نزدیک به سال نو در سطح شهر شاهد آن هستیم؟ بهتر است بدانید قدمت حاجی فیروز به 100 سال و 200 سال نمیرسد؛ بلکه به سالهای بسیار دور برمیگردد که برخی از تاریخدانها آن را به زمان تمدن بینالنهرین یا دوره بابلیان هم تعبیر کردهاند.
عدهای از محققان هم معتقدند حاجی فیروز برگفته از برخی فعالیتهای نمایشی کهن مانند «کوسه برنشین» بوده که یک مراسم خوشآمدگویی به بهار است و در زمان ساسانیان اجرا میشده. برخی هم آن را به مراسم «میرنوروزی» اطلاق میکنند که گفته میشود یک نوع نمایش کمدی در دوران گذشته بوده که این روزها از چنین مراسمی تنها یک شخصیت که همان حاجیفیروز با چهره سیاه و لباس رنگی است باقی مانده.
البته برخی دیگر از تاریخدانان و مفسران هم میگویند حاجیفیروز از دوران نژادپرستی، توحش و بردهداری باقی مانده که از افراد سیاهپوست به عنوان کسی که باید مانند یک دلقک رفتارهای خندهدار و بامزه میکرده سوءاستفاده میشده.
اما نظرات تنها به این موارد ختم نمیشود. برخی از محققان هم در مورد انتخاب رنگ صورت و رنگ لباس حاجی فیروز نظرات مختلفی دارند. از جمله اینکه بعضی از آنها میگویند علت آنکه چهره حاجی فیروز سیاه و لباساش سرخ است؛ چون خود نمادی از تحول طبیعی محسوب میشود که نشان میدهد بهار در میان سیاهی سرما شکل میگیرد و چون با شادی و ترانه همراه بوده و غلامان نمیتوانستند واژههای فارسی را به درستی ادا کنند از آنها خواسته میشده این کار را انجام دهند تا اسباب شادی دیگران و اطرافیان را فراهم کنند.

حاجی فیروز از افسانهها تا واقعیت
اما بد نیست در ادامه این گزارش از نظریه دو محقق بزرگ مهرداد بهار، اسطوره شناس ایران و شیدا جلیلوند صدفی، تاریخدان هم گفته شود. مهرداد بهار در تحقیقات خود بیان کرده است حاجی فیروز از مراسم سوگ سیاوش میآید و چهره سیاهش به دلیل آن است که از دنیای مردگان برگشته است و لباس سرخاش هم نماد حیات مجدد اوست که اگر این نظریه درست باشد از قدمت بالای حاجی فیروز حکایت دارد.
اما جلیلوند هم در این زمینه گفته داستان حاجی فیروز به دوران تمدن بینالنهرین برمیگردد و «ایشتر، ایزدبانوی باروری وزایش» به جهان زیر زمین سفر میکند. سفری که بازگشتی ندارد و برای همین زایش و باروری از روی زمین برداشته میشود. اما از آنجایی که «ایشتر» برای بازگشت به زمین باید جانشینی برای خود انتخاب کند، همسر خود یعنی «دو موزی، خدای نباتی» را انتخاب میکند. برای بردن او به دنیای زیر زمین جامه سرخ به تن و روغن خوشبو به بدن او میزنند؛ اما چون «دو موزی» خدای نباتی است و با رفتن او به زیر زمین، گیاهان خشک میشوند؛ خواهر «دو موزی» نیمی از سال را به جای برادرش در سرزمین مردگان به سر میبرد تا برادرش به روی زمین بیاید و گیاهان جان بگیرند که بالا آمدن «دو موزی» و رویش گیاهان همزمان با فرا رسیدن بهار و نوروز است.
با وجود چنین شباهتهایی که حاجیفیروز با این داستان دارد؛ اما باز هم بسیاری از تاریخدانها بر این باورند حاجی فیروز پیشینهای کاملا ایرانی داشته و مربوط به آیینهای بومی ایران است و به تمدن بینالنهرین برنمیگردد.
سیاهباز معاصر ایران را بشناسید
سعدالله رحمت خواه، معروف به سعدی افشار، بازیگر سرشناس نمایشهای روحوضی، بازمانده بازیگران نسل سیاهباز در نمایشهای روحوضی در ایران بود و برای اولین بار در سال 1330 به روی صحنه رفت. در ایران بیشتر مردم افشار را با بازی در نقش سیاه در نمایشهای سیاهبازی میشناسند. افشار متولد 1313 بود و تا ششم ابتدایی درس خواند. او با گرفتن نقشی کوچک در تئاتری از اسماعیل مهرتاش وارد تئاتر حرفهای شد و با چندین سیاهباز معروف تئاترهای لاله زار از جمله مهدی مصری، حسین یوسفی، ذبیحالله ماهری و رضا عربزاده همکاری داشت. او در 30 فروردین 92 بعد از تحمل یک دوره طولانی بیماری به علت عفونت ریوی و پوکی استخوان در حالیکه هم زمان تئاتری از او به اسم «فیس پوک» روی صحنه بود، در خانه شخصی خود در تهران درگذشت. کتاب «عالیجناب سیاه» که به بیان زندگی و خاطرات سعدی افشار میپردازد، در 136 صفحه توسط لاله عالم نوشته است که خواندن آن را به شما توصیه میکنیم.
- منبع :
- tfshops.com
نظر خود را با ما و بقیه در میان بگذارید